این کالا را به دوستان خود معرفی کنید.
اِریکا اصلاً دل ودماغ نداشت. شب هم اوضاع بدتر شد. همین که خوابش برد، از جای عجیبغریبی سر درآورد.
اول هیبیجیبیها افتادند به جان الماس رویا.
بعد هم سروکلهی خشم کابوس پیدا شد.
اریکا مجبور شد از مرکز رویا کمک بخواهد؛ پایگاه محافظان رویا.
شما فکر میکنید که محافظان رویا میتوانند به اریکا کمک کنند تا به دنیای واقعی برگردد یا اینکه تا آخر عمرش توی سرزمین رویا گیر میافتد؟
سری کتاب | کتاب های کودک |
قطع کتاب | رقعی |
نوع چاپ | دو رنگ |
تاریخ چاپ | 1402 |