این کالا را به دوستان خود معرفی کنید.
معرفی کلاود ، گربه جنگ سالار خبیث فضایی
کلاود، امپراتور اعظم لیتیرباکس و گربهی جنگسالار خبیث فضایی، در غلوزنجیر است. ژنرال ففانگ با دوزوکلک همهچیز را تصاحب کرده است. در عالیرتبهترین دادگاه کل سازمان کهکشانی، گربهها مثل مور و ملخ از سروکول هم بالا میروند. سالار نجیبزادهها، امپراتور اعظم سابق را به وحشتناکترین تبعید تاریخ محکوم میکند. تابهحال هیچ گربهای از آن سیاره به لیتیرباکس بازنگشته است. یک روز که باران شرشر میبارد، کلاود آنجا ظاهر میشود.
زینگزونگ!
وقتی راج بانرجی در را باز میکند، گربهای عجیب را میبیند که مثل موش آبکشیده تیکتیک میلرزد. راج با خودش فکر میکند شانس درِ خانهاش را زده است، اما هنوز نمیداند چه دردسرهایی انتظارش را میکشد. راج در اردوی تابستانی بههمراه سرو و استیو به تیپ دارودستهی خونسردها میزند. کلاود هم دست به هر کاری میزند تا دوباره به لیتیرباکس برگردد و انتقام بگیرد.
کارشناسان میگویند:
دیو پیلکی: بهافتخار کلاود، دست و جیغ و هورا.
مکس برالیر: این کتاب واقعاً خندهدار و پر از ایدههای بکر و هوشمندانه است. از صمیم قلب دلم میخواست کلاود گربهی من بود.
خوانندگان میگویند:
داستان پر از شخصیتهای معرکه است. پسربچه و گربه هر دو سعی میکنند خودشان را با شرایط جدید وفق بدهند. پسربچه باید یاد بگیرد که با بچههای دیگر آشنا شود. گربه هم به در و دیوار میزند تا دوباره به سیارهاش برگردد. البته این فقط بخشی از ماجراهای خندهدار کتاب است. من که خیلی از خواندن آن لذت بردم.
کلاود را برای پسری هشتسالهام که خورهی کتاب است، خواندم. باورتان نمیشود کل کتاب را خواند آنهم روزی که بهخاطر تب و کسالت مدرسه نرفته بود. من که محو ماجراهای کلاود شدم.
طفلی کلاود به ویرانترین سیاره تبعید شده است. او برای فرار از باران، زنگ خانهی راج را میزند. اینجوری میشود که کلاود از امپراتوری لیتیرباکس به گربهای خانگی تبدیل میشود. راج و کلاود هر کاری میکنند تا شاید به خواستهی خود برسند. کلاود یکی از بامزهترین کتابهایی است که تابهحال خواندهام. بیصبرانه منتظر جلدهای بعدی کتاب هستم.
سری کتاب | کتاب های کودک |
تعداد صفحات | 174 |
قطع کتاب | رقعی |
نوع چاپ | دو رنگ |
وزن | 200 گرم |