هرروز غروب که می شد،خانم مزرعه دار قبل از خواب برای حیوانات مزرعه قصه تعریف می کرد.
بعد هم آن ها به لانه هایشان برمی گشتند تا توی تختخواب راحت بخوابند.
یک شب لیزه لوته هرچه روی کاه ها غلت زد،خوابش نبرد که نبرد.
یک عالمه راه را امتحان کرد حتی سرش را کرد توی مرغدانی!
لیزه لوته دنبال یه راهه
آخه نمی تونه بخوابه!
مولف | الکساندر اشتفنس مایر |
سری کتاب | کتاب های کودک |
تعداد صفحات | 28 |
قطع کتاب | رحلی |
نوع چاپ | چهار رنگ |
وزن | 120 گرم |